روسـتـای نـخـودتـپـه

شهرستان سنقر ، استان کرمانشاه

روسـتـای نـخـودتـپـه

شهرستان سنقر ، استان کرمانشاه

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ

۴

نام های کردی

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ

از آنجاییکه ریشه های زبان کردی و فارسی هر دو از پهلوی اشکانی و ساسانی سرچشمه گرفته می شود در نتیجه واژه هایی آشنا در بین هر دوی این زبانهای غنی و کهن خاورمیانه وجود دارد

در این قسمت هم نام های کردی بسیار زیبایی را همراه با معنی آنها به ترتیب حروف الفبا در ادامه مطلب مشاهده نمایید ...

معنی هر اسم زیر آن نوشته شده است....

 ابتدا نام های دخترانه :

آروا

نام دخترانه با ریشه کردی

نام فرشته ای در آیین زرتشت

آرینا

آریایی نژاد - از نسل آریایی

آسکی

آهو،کنایه از زیبایی و دلفریبی

آسو

شفق،هنگام طلوع خورشید،همچنین نام شرابی مست کننده...

بقیه در ادامه مطلب

آگرین

آتشین، به رنگ آتش

آلند

اولین پرتو خورشید

آوات

آرزو، خواسته

آوین

عشق، ریشه اوستایی آن به معنی نگریستن و خوب بررسی کردن می باشد.

آیرین

آتشین

آیگین

ایل زیبا

ارینا

آرینا ، آریایی نژاد - از نسل آریایی

اسرین

اشک

اورامان

نام منطقه ای کوهستانی در کردستان - نام پسرانه و دخترانه

اوین

عشق

ایوان

ایوان، تراس

بابان

خانه پدری ، نام عشیره ایی درکردستان ، نام منطقه ای در کردستان - نام پسرانه و دخترانه

بابوس

نام پدر اورونت پادشاه ‏سکایی ، نام کوهی در بانه

بابیلان

لفظ نوازش دختر کوچک از روی محبت

باپیو

بادسنج

باتوف

نام گیاهی است با گلهای قرمز رنگ

باتینک

غنچه تازه ‏شکفته

باتینوک

آلاله

بادر

حرکت باد ،فرشته مأمور باد

بارزان

نام بارزیا بارجان ،از طوایف قدیمی ایران ، همچنین نام یکی از طوایف معروف کردهای عراق - نام پسرانه و دخترانه

بارنگ

ریزش باران همراه باد

باروشه

بادبزن

باریز

میوه ایی که ‏به ‏وسیله ‏باد از درخت کنده می ‏شود.

باریزان

رواج ، برکت

بارین

بارندگی، بارش

بازان

جمع «باز» پرنده شکاری ، نام روستایی در کردستان.

بازنه

النگو

بازو

نام آهنگی

بازور

نام پرنده ایی کوچک خاکستری رنگ

باژوران

جنوبی ها ، طایفه ایی از کردها

باژیر

شهر

باژیلان

محل وزش باد ، قبیله ایی از کردها که در اطراف خانقین سکونت دارند

باستینگ

گل نو شکفته

باسکار

قدرتمند ، توانمند در بحث و استدلال

باشن

خوب است. عالی است.

باشیلا

خانه ‏به ‏دوشپ

باغان

چند باغ میوه که ‏در کنار یکدیگر قرار دارند.

باکوت

میوهایی که ‏توسط باد ریخته باشد

بالین

کمکی دیوار و ستون ، چوبی که ‏پشت در نهند، کلون

بانواز

باخبر ساختن مردم با صدای بلند

باوان

بابان ، خانه ‏پدری

باوشین

پنکه، بادبزن

باوند

اصیل ، خانوادهایی معروف از کردها که در شمال ایران حکومتی پایه ‏نهادند.

باوین

صاحب ، از قبایل پراکنده کرد.

بایخ

پایداری ، ارزش، قدر

بتمان

نام رودخانهای در کردستان

بتین

پرحرارت ، قدرتمند

بچکول

کوچک

بختان

بد شانسی

بختوان

مدینه ‏فاضله

بختور

بهروز، کامران،دارای روزگار خوش

بخشین

عفو کردن

برزی

جای بلند، سکو ، کنایه ‏از بلند قامت

برزین

باشکوه ، نام یکی از سرداران کیکاوس شاه ماد.

برژان

کار

برژانگ

مژه، یکی از سرداران ساسانی - نام پسرانه و دخترانه

برژنگ

مژه

برژول

نگا «برژانگ» ، پرز گل گندم یا جو

برسیل

نوعی گرد نان

برشیو

عصرانه

برف آب

آبی که ‏از ذوب شدن برف سرازیر می‏شود و جویباری...

برقه

درخشیدن جسمی در مقابل تابش اشعه آفتاب یا هر چیز...

بریا

واژه ایکاش

برینداره

آمبولانس

بریوان

دختری که گوسفندان بازگشته از چراگاه را صدا میزند.

بزان

شکست دهنده،نام روستایی

بزین

نگا «بهزان»

بژدار

سهامدار، شریک

بژن

قد و بالا

بژول

نگا «برژانگ»

بژوین

نگا «بژوار»

بژیو

قوت، مایه زندگی

بشدار

سهیم، شریک

بشکو

شرکت سهامی

بفران

معصوم و روپاک مانند برف

بفرانبار

هنگام باریدن برف ، نام اولین ماه زمستان، دی ماه

نــــام هـــــای پــــســـرانــــه :

 

آدان

مفید سودمند

آران

درای طبیعت گرم - همچنین اسم شهری قدیمی

آری

آریایی - نام یکی از ایالات ایران قدیم

آریاس

قومیت: کرد

آریتما

نام یکی از سران ماد

آریز

نام کوهی در مسیر مریوان به سنندج

بقیه در ادامه مطلب

آزا

در کردی به معنی سلامتی و بی دردی - نام پادشاه...

آکام

نتیجه، ثمره،سود،فایده

آکو

قله کوه،مکان بلند،انسان با عظمت و مقتدر

آگا

آگاه، مطلع،با خبر

آمانج

هدف،مقصد

آمیار

همکار ، یاور

آویر

آتش

آهیر

آتش

اربیل

بسیار خوب

اردلان

نام طایفه ای از ایلات کرد ایران

افشار

نام ناحیه ای در کردستان

اوات

آرزو

اورامان

نام منطقه ای کوهستانی در کردستان - نام پسرانه و دخترانه با ریشه کردی

 

بابا

 

با احترام اسم از پدر بردن ، پدر بزرگ

بابان

خانه پدری ، نام عشیره ایی درکردستان -  نام پسرانه و دخترانه

 

بابک

استوار ، پدر کوچک ، پاپک، از شخصیتهای شاهنامه

باپوک

کولاک

باپیر

پدر بزرگ ، کنایهاز دانای کهنسال ، تخلص شاعر کرد

بادلیس

کنایهاز همیشه ‏مست ، نام شهری درکردستان

بادینان

بهدینان، مۆمنان ، نام عشیرهایی معروف در کردستان

بارزان

نام بارزیا بارجان ، از طوایف قدیمی ایران - نام پسرانه و دخترانه

 

بارمان

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از...

باریسان

نام قبیلهایی ازکردها

باریکان

دماغه ‏کوه

بازبان

کسی که ‏باز را برای شکار تربیت می‏کند

بازیار

بازدارنده، داور مسابقه پرشپ

بازیان

مکان روباز ، مکانی نزدیک سلیمانیه

باژار

شهرک ، بازار، مکان داد و ستد

باسام

ترسناک

باستان

قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته

باسکان

قلههای چند کوه ‏در یک سلسله جبال

باشار

مقاومت ، مقابله ، چاره، علاج،‌ درمان

باشوان

نام کوهی در بانه، آشیانه

باشور

جنوب

باشوک

نوعی پرنده شکاری

باغبان

باغبان

باکور

شمال

بالا

قیافه

بالبان

نوعی پرنده ‏شکاری

بالک

استخوان کتف ، نام کوهی در کردستان

بالویز

سفیر

بانگ

خبرکردن مردم، اذان

باوا

بابا

باهوز

گردباد

باهیف

بادام

بایزید

با ایمان، مۆمن ، نام عارفی مشهور کرد زبان

بایف

بادام

بتام

خوشمزه

بتاو

سریع

بجرگ

کنایه ‏از آدم بیباک وشجاع

بختیاری

خوشبختی، کامرانی ، یکی از تیرههای بزرگ کرد لرستان

بخشان

منتشر کردن

بخشینر

سخی،بخشنده،سخاوتمند

برآلین

نام گیاهی خوشبو است که مصرف طبی دارد

براخاس

دوست دانا و عاقل

براخاص

نام پسرانه با ریشه عربی,کردی

برا (کردی) + خاص( عربی) برادر خاص. در گویش کردی، لری و لکی به معنای خوب و عزیز به کار برده میشود. براخاص = برادر خوب

برادر

اخوی، داداش ، کنایه ‏از رفیق

برادوست

دوست صمیمی ، نام یکی از قبایل کرد ، نام کوهی در کرددستان

برام

خوشبو

براو

زمینی که بوسیله ‏چشمه یا رودخانه ‏آبیاری شود

برپرس

مسئول. رئیس

برتاو

جای آفتابگیر

برچاو

منتظر ، زیبا ، پدیده

برداش

نتیجه

بردل

صبحانه

برزآفرین

تشویق بزرگ

برزان

نگا «بارزان»

برزاو

مد دریا

برزفر

دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد.

برزما

ماه شب چهارده. بدر

برزو

بلند بالا ، کنایه ‏از عظمت ،نام پسر سهراب

برزویه

نام پزشک نامدار ایرانی که کتاب کلیه و دمنه را در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی از هند به ایران آورد.

برژانگ

مژه، یکی از سرداران ساسانی - نام پسرانه و دخترانه با ریشه کردی

برکاو

دامنه کوه

برکو

خرمن کوچک قبل از خرمن بزرگ

برکوش

پیش بند

برگش

سینی، طبق

برمال

جلوی منزل ، سجاده، خانهدار

برو

بلوط

بروا

اعتقاد

بروار

آن قسمت از دامنه کوه که زیباترین قسمت آن می‏باشد ،...

بروان

پیش بند

بروسکان

جمع «بروسکه»

بروسکه

برق ناشی از ابر یا هر چیز دیگر ، تلگراف

برهم

بهره، حاصل، نام خوانندهکرد زبان «برهم حسن»

بریار

قرار، تصمیم،عهد و پیمان

بریان

گذر آب یا باد

بریز

محترم

بریسکه

نگا «بروسکه»

بریکار

وکیل

برین

پیشین ، عریض، پهناور

بریندار

زخمی ، تخلص شاعر معاصر «محمد رستمی»

بزرگ

والا، برجسته، نام شاعری کرد

بزوتنوه

حرکت، جنبش ، کنایه ‏از پیروزی آرام آرام

بزوین

محرک

بژار

وجین کردن ، شمارش

بژوار

زمین سرسبز

بسام

ترسناک ، نام روستایی ، نام سرداری در دوره ‏بهرام...

بستک

رختخواب ، نام یکی از بزرگان دوره سکایی

بستیر

نوعی فرش با نقش‏های خیلی زیبا

بسود

دارای فایده

بسوز

از ته دل

بسیه

کافی

بلباس

به برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند

بلویر

نی‏لبک

بلیمت

نابغه

بنار

دامنه کوه که ‏رو به ‏دشت است

بندن

بلندی روی کوه

بوار

محل عبور در رودخانه

بوبان

بهسوی بالا

بوتان

لهجهای در زبان کردی

بودیان

نام یکی از قبایل ماد

بورباش

از فرمانروایان کاسی

بوژان

، نمو کردن، شکوفا شدن ، بهخود بالیدن

بوسیان

نام پسرانه با ریشه کردی

از قبایل ماد (توضیحات بیشتر)

بهرام

نام پسرانه با ریشه فارسی,کردی

فتح و پیروزی ، نام ستاره مریخ ، نام روز بیستم از... (توضیحات بیشتر)

بهمن

نام پسرانه با ریشه فارسی,کردی

نیک اندیش ، نام ماه یازدهم از سال شمسی ، نام... (توضیحات بیشتر)

بهیز

نام پسرانه با ریشه کردی

نیرومند (توضیحات بیشتر)

بی بش

نام پسرانه با ریشه کردی

محروم (توضیحات بیشتر)

بیاره

نام پسرانه با ریشه کردی

نام روستایی (توضیحات بیشتر)

بیباک

نام پسرانه با ریشه کردی

با جرأت (توضیحات بیشتر)

بیتاوان

نام پسرانه با ریشه کردی

بی گناه (توضیحات بیشتر)

بیرشاد

نام پسرانه با ریشه کردی

یادمان خوشحالی

بیرگا

یادگه. بیرگه. یادگه

بیرور

متفکر

بیزار

کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند

بیساران

بی سرها، بی دلیل قتل ‏عام شده ها ، نام روستایی نزدیک سنندج.

بیستون

محل عبادت خدا ، خانه ‏یا کاخی که درآن ستون نباشد.

بیکس

تنها و بدون حامی

بیلاش

مفقود الاثر.

بینر

بیننده

پاپریک

نام گیاهی خوشبو است

پاپک

استوار ، پدر کوچک ، از شخصیتهای شاهنامه

پادار

ثابت

پاداش

جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی

پاداشت

جزا

پادشا

حاکم

پاره وان

بانک

پاره یار

کارمند بانک

پایار

پایدار ، مقاوم

پشتیسار

یاور

پولا

فولاد

تریفه

به معنی هاله ماه - نام پسرانه و دخترانه

چاوه

عزیز

چیا

کوهستان، کوه

چیاکو

کوه کوچک

خاوین

پاک سرشت

دادیار

حامی قانون، مجری عدالت

رازاوه

آراسته شده

ربن

یکدست. یک اندازه

روجیار

روژیار

روژمان

روشن مانند روز ، کسی که دارای فکر باز و اندیشه.

زانیار

دانا، دانشمند

زیلان

 

نام پسرانه و دخترانه

ژابیز

اشک آتش

ژان

نام روستایی در نزدیکی سنندج - نام پسرانه و دخترانه

ژاوه

نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی - نام پسرانه و دخترانه

ژنوا

شنوا

ژیار

شهرنشینی ، تمدن ، زندگی شهری

ژیان

خشمناک و غضبناک؛ (به مجاز) بی‌باک و شجاع . زندگی.

ژیلوان

کوهنورد

ساکو

در بین کردهای ایران این اسم مرسوم است.

سامرند

نام کوهی است

سانا

آسان و راحت - گویش محلی صنعا پایتخت یمن که قهوه آن معروف است.

سانان

بزرگ ایل

سانیار

حامی وپشتیبان ، نام یکی از قبایل کرد.

ساوان

سامان نام روستایی در نزدیکی سقز

سوران

منطقه ای وسیع در کردستان ، یکی از چهار گویش اصلی زبان کردی ، جمع سور به معنی شادی.

سیامند

نام کوهی است

سیروان

عربی ساربان، نام رودی در غرب ایران.

سیوان

ماه

شارو

بازمانده یا پنهان

شایار

وزیر

شوان

گله بان، چوپان

گایار

یار بزرگ. یار قدرتمند

گشین

به معنای برافروخته و شعله ور شدن آتش - نام پسرانه و دخترانه

لاوین

نام منطقه ای مرزی در مغرب ایران، نوازشگر، آواز خواندن همراه با نوازش - نام پسرانه و دخترانه

ماردین

نام منطقه ای کرد نشین در ترکیه

مانوش

نام کوهی، نام چندتن از نیاکان منوچهر پادشاه...

میشواک

منطقه ای در کردستان

نیهاد

نهاد ، سرشت ، طبیعت ، ضمیر دل ، بنیاد ، اساس ،...

واتیار

سخنگو

وادیار

اینطور که پیداست، ظاهر امر

وارش

بارش - باریدن باران

وانیار

با سواد ،فارغ التحصیل - نام پسرانه و دخترانه

وتار

مقاله، سخنرانی

ورزان

محافظ، نگهبان ، فصلها

ورزمیار

حامی اهورا مزدا

ورزیار

برزگر

ورزیر

برزگر

ورشنگ

آفتاب خوشحال

ورگر

با دوام

ورگیر

مترجم

ولام

پیام ، پاسخ

ویرا

شجاع

ویس

عشیرهیکرنگ

هاوار

فریاد

هایکا

آرام ، مرموز ، از اسطوره های کردستان

هستیار

احساس کننده، ادیب

هفال

رفیق

هلبژارده

انتخاب شده

هلبژیر

انتخاب کننده

هلبست

شعر

هلدیر

آبشار

هلکو

کوه کوچک، تپه

هلکوت

فرصت، وقت

هلگر

، بردارنده، حامل ، بلند نگهدارنده

هلگورد

بهترین جلودار

هلمت

حمله، هجوم

هلموت

کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است

هلو

عقاب

هلورین

ریختن چیزی از بالا به ‏پایین

هنرمند

هنرمند

هوار

قشلاق ، خیمهسلطان در قشلاق

هوال

خبر ، رفیق

هوتخش

صنعت گر

هوراز

دوست صمیمی

هورامان

منطقهایی در کردستان نزدیک

هوران

مرغزار کوچک در کوهستان

هوزان

نرگس نو شکفته - نام پسرانه و دخترانه

هوسکر

شنزار، کویر

هوگر

انس گرفتن ، عادت کردن

هولان

چوگان بازی

هیدی

آهسته، پاورچین

هیرا

فراخ، وسیع

هیرش

فشار ، هجوم

هیرو

گل ختمی

هیژا

محترم، بزرگوار

هیمن

آرام، موقر،شکیبا

هیوا

در کردی به معنای امید - نام پسرانه و دخترانه

یکتا

یگانه، بی نظیر، تنها، یکی از نامهای خداوند ، بی همتا

نظرات  (۴)

۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۵۷ صحاف امین

سلام


مطلب بسیار جالب وپرزحمتی فراهم آورده اید


دست مریزاد  

پاسخ:
سپاسگذارم
سلام
بسیار عالی
پاسخ:
ممنون
۲۱ دی ۹۴ ، ۱۸:۵۶ مراد پورمهی (آدارماکو)
سلام واقعا عالیه
سلام اگه میشه منبع و یا کتابی ک اسم هایکا توش هست رو معرفی کنید ثبت احوال بدون منبع قبول نمی کنه
پاسخ:
سلام از چند تا کتاب گرفتم که یکیش یادمه اسمش " نامنامه کردی " هست گرفتم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی